برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 4
برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 22
برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 16
برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 18
برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 54
از ما یک نفر زنده میماند؟
به او بگویید
لبخند قذافی را
از بیلبورد شهر پایین بیاورد.
برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 21
سه بار بر خود صلیب کشید. به آن ها گفت: "مرا ببخشید." و کارش را شروع کرد. وقتی به نفر سوم رسید، اشک چهره اش را پوشانده بود. یا شاید هم عرق بود. کشتن کار سختی است. پوست آدم سر می خورد. حتی وقتی تن به شکست می دهد، از خودش دفاع می کند. کارد هم کند بود. دوباره به آن ها گفت: "باید مرا ببخشید."
داستان مرد از مجموعه داستان دشت سوزان - خوان رولفو - ترجمه فرشته مولوی
برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 10
هیچی. تنها دوست دارم بدانم هنوز کسی به اینجور جاها سر میزند؟ یا مثل من به یاد گذشتههای خیلی خیلی دور میافتد؟
برچسب : نویسنده : gozashtan بازدید : 45